قبل از اینکه بخواهیم در رابطه با نتایج عادتها حرف بزنیم، ابتدا باید بدانیم که عادت های ما چه نتایجی به دنبال دارند؟ حقیقتاً موفقیت ما نتیجه استمرار عادتهای روزانهمان است. گاهی اوقات نتیجه دلخواه را در روند فعالیتهای روزانه خودمان نمیبینیم و به همین خاطر فکر میکنیم که وضعیت و شرایط دیگر تغییر نمیکند. این دلسردی باعث میشود سریع کنار بکشیم.
بعضاً پیامدهای عادتهای شخصی ما ممکن است دو، سه یا حتی پنج سال بعد آشکار شود. به همین دلیل، در این مقاله با ذکر مثالی، ابتدا تعریفی از عادتها ارائه میدهیم و سپس با یک داستان واقعی، نتایج عادتهای خوب در زندگی را بررسی میکنیم. با ما همراه باشید!
عادت چیست:
عادتها بخش مهمی از زندگی روزمره ما هستند. عادت به رفتارهایی گفته میشود که در طول زمان، به صورت مداوم و پیوسته تکرار میشوند تا به بخشی از روال عادی زندگیمان تبدیل شوند.
وقتی این رفتارها را بارها تکرار میکنیم، به عادتهای خودکاری تبدیل میشوند که در ضمیر ناخودآگاه ما ثبت میشوند. به مرور زمان، بدون نیاز به فکر کردن، در موقعیتهای مختلف آنها را انجام میدهیم. برای مثال، وقتی عصبانی میشویم، بدون فکر پاکت سیگار را از جیبمان درمیآوریم و یک نخ روشن میکنیم؛ چون این رفتار را آنقدر تکرار کردهایم که تاثیر تکرار عادتها در زندگیام، سیگار را بهعنوان تسکیندهنده استرس جا انداخته است.
تحقیقات نشان میدهد که عادتها تحت تأثیر محیط، احساسات، جغرافیا و شرایط هر فرد متفاوتاند. آنها ذاتاً مثبت یا منفی نیستند، بلکه بسته به نتایج عادتهای خوب و بد در زندگی، میتوانند سودمند یا مضر باشند. مثلاً سحرخیزی یا مطالعه روزانه کتاب، عادت خوبی است، در حالی که سیگار کشیدن یا منفینگری میتواند مضر باشد و روی سلامتی تأثیر بگذارد. در ادامه، به چگونگی ایجاد عادتهای جدید میپردازیم.
یادگیری از عادتها:
فرض کنید در یک خوابگاه با چند نفر از دوستانتان زندگی میکنید. دوستانتان تا دیروقت بیدار میمانند و وقتشان را با بازیهای ویدیویی میگذرانند. حالا شما تصمیم میگیرید به زندگیتان نظم بیشتری بدهید و عادت زود خوابیدن را در خودتان پرورش دهید. حتی در شلوغی خوابگاه، اتاق یا کمدتان را تمیز نگه میدارید؛ این یعنی به هویت یک فرد منظم رأی دادهاید.
ین رفتارهای کوچک شاید در ابتدا به چشم نیایند، اما پیامدهای عادتهای روزانه در بلندمدت نتایج خارقالعادهای خلق میکنند. اگر این عادات را شش ماه تا یک سال ادامه دهید، به نتایجی میرسید که روز اول فکرش را هم نمیکردید. اجازه دهید با یک مثال واقعی این موضوع را ثابت کنیم.
تاثیر تکرار عادتهای خوب و بد در زندگی :
در سال ۲۰۰۳، سرنوشت تیم دوچرخهسواری بریتانیا تغییر کرد. فدراسیون دوچرخهسواری بریتانیا، دیو بریلزفورد را بهعنوان مدیر اجرایی منصوب کرد. در آن زمان، نزدیک به صد سال از تأسیس این رشته در بریتانیا میگذشت، اما آنها فقط یک مدال طلا در سال ۱۹۰۸ کسب کرده بودند و در مسابقات تور دو فرانس هم هیچ موفقیتی نداشتند.
آنها در مسابقات توردو فرانس نیز به حدی وضعیت فاجعه آمیز و بدی داشتند که نتوانسته بودند در آن برنده شوند. همین عوامل باعث شده بود تا یکی از بهترین تولیدکنندگان دوچرخه در اروپا از فروش دوچرخه به این تیم خودداری کند! چرا که میترسید اگر سایر رکاب زنان حرفه ای ببینند که رکاب زنان انگلیسی از دوچرخههای آنان استفاده میکنند، از خریدن دوچرخههای این شرکت خودداری میکنند و همین موضوع میتواند به فروششان لطمه بزند. چیزی که بریلزفورد ( مدیر اجرایی تیم ) را از مربیان قبلی متمایز میکرد تعهد و پشتکار او به یک استراتژی بود که اسمش را اجتماع دستاورد های کوچک گذاشته بود. این استراتژی همان فلسفهی انجام کارهای کوچک و موفقیتهای بزرگ است که در بالا ذکر کردیم.
اصلاحات یک درصدی عادت ها :
بریلز میگفت: « اگر هر آنچه را که به دوچرخه سواری مربوط میشود بشکنیم و سپس در هر کدام از اجزای شکسته شده به اندازهی یک درصد اصلاحات ایجاد کنیم ،با کنار هم قرار دادن همهی آنها به پیشرفت قابل توجهی خواهیم رسید »
فورد و دستیارانش کارشان را با تغییرات کوچک که از یک تیم دوچرخه سواری انتظار میرود شروع کردند. آنها زین دوچرخهها را باز طراحی کرده و آن را راحتتر ساختند. به تایرها الکل مالیدند تا ورزشکاران تسلط بیشتری داشته باشند. از دوچرخهسواران خواستند که برای حفظ دمای ایدهآل ماهیچههای بدنشان شلوارکهای مخصوص و کوتاهی بپوشند که با جریان الکتریسیته گرم میشد. همچنین برای نظارت و ارزیابی عملکرد هر ورزشکار از حسگرهای بیوفیدبک که کاربرد الکترونیک در ثبت و نمایش فعالیتهای ناخودآگاه بدن دارد، استفاده نمودند. آنها پارچههای مختلف را در یک تونل باد امتحان کرده و از ورزشکاران خواستند که از لباسهای دوچرخه سواران داخل سالن استفاده کنند. چون متوجه شدند که این لباسها سبکتر از بقیه لباسها بود.
عواقب تکرار عادتهای روزانه :
اما ماجرا به همین جا ختم نشد. فورد و تیمش به جستجوی اصلاحات یک درصدی در بخشهای نادیده گرفته شده و جاهایی که هیچکس فکرش را هم نمیکرد به کار خودشان ادامه دادند. مثلا آنها انواع و اقسام ژلهای مختلف ماساژ را امتحان کردن تا ببینند کدام یک سریعتر، کارایی و عملکرد ماهیچهها را بهبود میبخشد. آنها پزشکی استخدام کرده بودند که بهترین روش شستشوی دستها را به رکابزنان یاد بدهد تا از این طریق امکان سرماخوردن آنها را پایین بیاورند.
نوعی بالشت و تشک برای دوچرخهسوارها درست کردند که باعث شد هر ورزشکار شبها خواب راحتی داشته باشد. حتی داخل کامیون حمل و نقل دوچرخه را رنگ سفید زدند تا بتوانند گرد و خاکهای ریز روی بدنه کامیون را ببینند. این گرد و غبارها در شرایط عادی دیده نمیشد اما میتوانست عملکرد دوچرخههایی که تنظیم شده بودند را تحت تاثیر قرار دهد.
به این ترتیب وقتی این نکات و صدها اصلاح کوچک دیگر روی هم جمع شدند نتایج خوب سریعتر از آن چه هرکسی تصور میکرد فرا رسید.
نتایج چشمگیر در تکرار عادت ها:
پنج سال بعد از استخدام بریلزفورد، تیم دوچرخهسواری بریتانیا توانست در مسابقات جادهای و پیست بازیهای المپیک در سال 2008، شصت درصد از مدالهای قهرمانی این رقابتها را ازآن خود کند. چهار سال بعد وقتی مسابقات به لندن آمد، بریتانیاییها با کسب نه رکورد المپیک و هفت رکورد جهانی به اوج خودشان رسیدند. در همان سال رکاب زن انگلیسی به نام بردلی ویگنز توانست عنوان قهرمانی توردوفرانس را بدست آورد. سال بعد نیز هم تیمیاش کریس فروم برنده همین مسابقه شد.
پیامدهای عادتهای شخصی :
چطور تیمی که سوارکارهای معمولی داشت، با تغییرات کوچک به قهرمان جهانی تبدیل شد؟ این دستاوردها نشان میدهد تاثیر عادتهای خوب و بد بر موفقیت در زندگی به مرور زمان خود را نشان میدهد.
سؤالاتی مثل «چطور ما هم این روش را در زندگیمان تکرار کنیم؟» در ذهنتان شکل گرفته. بیایید جوابها را با هم بخوانیم.
حتما الان در ذهنتان سوالاتی مثل سوالهای بالا نقش بسته پس بیایید تا باهم جواب اینها را بخوانیم .
تغییرات تکان دهنده یا اقدامات کوچک ؟
شاید جمله «سنگ بزرگ نشانه نزدن است» را شنیده باشید. اغلب فکر میکنیم برای موفقیت باید تغییرات بزرگ ایجاد کنیم، اما غرق این ایده میشویم و پیشرفتهای یکدرصدی را نادیده میگیریم. اگر روزی یک درصد بهتر شوید، بعد از یک سال ۳۷ برابر پیشرفت خواهید داشت.
عادتهای موفقیت همین تغییرات کوچکاند که به پیروزیهای بزرگ منجر میشوند.
ما انقدر درگیر تغییرات بزرگ و تکان دهنده میشویم که پیشرفتهای یک درصدی به چشممان نمیآیند. اما همین اقدامات و اصلاحهای جزئی و پیش پا افتاده در بلندمدت میتوانند تاثیر زیادی در زندگی ما بگذارند. برای مثال اگر شما در طول یک سال بتوانید روزی یک درصد بهتر شوید در پایان سال سی و هفت برابر بهتر از سال قبلتان خواهید بود.
تاثیر عادتهای خوب و بد بر موفقیت در زندگی درنهایت تبدیل به پیروزیهای بزرگ و چشمگیری در زندگی ما میشود.
نتیجه گیری :
در نتیجهگیری از این مقاله متوجه میشویم که :
- اگر در طول یک سال روزی یک درصد بهتر شویم در پایان سال سی و هفت برابر بهتر از قبل خواهیم بود.
- همچنان اگر روزی یک درصد پسرفت کنیم در نهایت صفر خواهیم شد و افول میکنیم.
- قدمهای کوچک ما شاید در ابتدای مسیر زیاد به چشم نیایند و تغییر مدنظر ما را ایجاد نکنند ولی تجمع همین قدمها و عادت ها، ما را به پیروزیهای بزرگ و دستاوردهای خارق العاده میرساند.
- گاها یک عادتی بعد از سالها نتایج خود را نشان میدهد.
- برای ساخت یک عادتی نیاز نیست تغییرات بزرگ و تکان دهنده انجام بدهیم.
- اقدامات و اصلاحات جزئی و یک درصدی نتایج خارق العادهای در بلند مدت خلق میکنند.
- زمانیکه تغییری در زندگیمان اعمال میکنیم نباید دنبال نتیجه سریعالسیر باشیم.
- برای ساختن عادات خوب هیچ راه سریع و ضرب العجلی وجود ندارد.